جنگ هاى خاندان بوش؟!
مترجم: غفار عريف مترجم: غفار عريف

پيوست به گذشته

(در فصل دهم پيرامون جهت گيرى و ديدگاه هاى دول طرفدار (موافقين) تهاجم نظامى امريكا بالاى عراق و همچنان كشورهاى كه در ضديت با حملهْ نظامى (مخالفين) ايالات متحده، قرار دارند، بحث صورت گرفته است – م) :

عدهْ محدودى از دول منجمله انگلستان، ميهن تونى بلير وفادار (به زمامداران قصر سفيد) از ايالات متحدهْ امريكا حمايت بعمل مياّورند. صدر اعظم بريتانيا وسايل اطلاعات جمعى كشورش را زمانى تكان (شوك) داد كه كنفرانس مطبوعاتى خويش را به سبك امريكائى ها تدوير و به پيش برد (در همين هنگام روابط اّن با (مامورين عاليرتبهْ امريكائى) قسماً به نقطهْ نزولى خود رسيده بود). بلير در اين كنفرانس مطبوعاتى بيان نمود: "سودى را كه ما از ناحيهْ همكارى خود با واشنگتن بدست اّورديم، خيلى ها بزرگ است." (اما واقعيت چيز ديگرى را به نمايش گذاشت): چند ماه پيشتر حكومت انگلستان در پى اّن بر اّمد تا از "روابط بخصوص" خود با ايالات متحده، استفاده نمايد و بر ضد بعضى فيصله ها و تصاميم امريكائى ها اعتراض كند تا با اين عملكرد از مولدين فولاد انگليسى پشتيبانى كرده باشد. ولى جورج بوش اين امر را ضرورى نپنداشت تا به (درخواست و تقاضاى) "رفيق" خود (تونى بلير) حتى با (كلمات و جملات مختصر) جواب بدهد. بدين ترتيب يك اقدام ديگر تونى بلير، بى نتيجه باقى ماند.

با وجود (اين همه كوشش هاى بى ثمر) انگلستان از اين فعاليت دست بردار نشد كه در جبههْ "دوستى" (با امريكا) اخذ موقع كند. اما وضعيت اين دوستى كاملاً تاريك است: بالاتر از 130 نفر نمايندهْ پارلمان مربوط به حزب كارگر رسماً در ضديت با سياست تونى بلير در بارهْ عراق قرار گرفتند. بر علاوه امكان اّن ميرود كه عدهْ بيشتر اعضاى حكومت از وظايف خويش كناره گيرى كنند، هرگاه حكومت در جهت به تحقق رسانيدن پلان اشتراك (عساكر) انگليسى در پهلوى عساكر امريكائى، تلاش بخرج دهد.

اّقاى Jose Maria Aznar صدر اعظم (اّنوقت) اسپانيه با موضعگيرى امريكا، پيوست و از گزارش مشهور (رئيس جمهور امريكا) راجع به "اوضاع ملى ( خطاب به ملت)" و طرح "محور شرارت" پشتيبانى نمود. در ماه اگست 2002 بود كه اّقاى برلوسکوني Berlusconi صدر اعظم ايتاليا موقف نا روشنى را بخود گرفت و قسماً واشنگتن را سرگيچه ساخت. Antonio Martino وزير دفاع ايتاليا چنين هوشدار داد: اشتراك اردوى ايتاليا در عمليات (نظامى) بر ضد عراق وابسته به اّن ميباشد كه اسناد موثق و (غير قابل انكار) مبنى بر دخيل بودن بغداد در فعاليت هاى تروريزم بين المللى ارائه گردد.

فرانسه از يك موقف معتدلانه نمايندگى ميكند و بدون درنگ ابراز نگرانى كرد و قبل از همه وارد اّوردن فشار بالاى عراق را با در پيش گرفتن تلاش هاى موْثر داير بر حل صلح اّميز قضايا در شرق نزديك مرتبط دانست. پاريس روى بازگشت مفتشين سلاح ملل متحد به عراق، تاكيد دارد. (دولتمردان در فرانسه ميگويند): "فكر عمليات نظامى را تا اّنزمان نبايد در سر پرورانيد تا اين كه كليه امكانات ديپلماتيك در قدم اول از طريق سازمان ملل متحد بكار گرفته نشده باشد.

روابط ميان ايالات متحدهْ امريكا و اّلمان فدرال با مشكلات روبه تزائيد همراه است. جورج بوش نه تنها به اّقاى Schroder بخاطر پيروزى اش در انتخابات پارلمانى تبريك نگفت، بلکه وزير دفاع اّلمان را كه از واشنگتن (رسماً بازديد بعمل اّورده بود) بحضور نپذيرفت. دونالد رومسفلد روابط بين دو كشور را "زهر اّلود" توصيف كرد.

اروپا يگانه شريك ايالات متحدهْ امريكا نيست كه نظريات مربوط به خود را دنبال ميدارد. بتاريخ 7/8/2002 وزير خارجهْ عربستان، شهزاده ال سعود Al Saud، پيش از بازگشت از سفر تهران با اّژانس خبر رسانى اسوشتيد پرسAssociated Press مصاحبه نمود و در اّن واضح ساخت كه خاندان سلطنتى، در صورت درگيرى نظامى با عراق، هيچ كدام از پايگاه هاى نظامى عربستان را در اختيار (نظاميان امريكائى) قرار نخواهد داد. اّل سعود در مدت اقامت در ايران در هنگام ديدار و ملاقات با محمد خاتمى رئيس جمهور، چنين اظهار داشت: "مجاز نيست قضيهْ عراق  به "امريكا موجبات بروز يك جنگ را فراهم سازد."

دونالد رومسفلد نظريات وزير خارجهْ عربستان را با ارائهْ اين جملات به بازى گرفت: تا كنون راجع به حملهْ نظامى بالاى عراق تصميم گرفته نشده است.

  

مواضع متزلزل (نا مستحكم) در پنتاگون:

وزير دفاع اصلاً در همين وقت با پرابلم ديگرى سردچار بود. در جريان يك نشست تبادلهْ معلومات در قصر سفيد راجع به "مواضع متزلزل" در سطح مقامات عالى حكومت، رومسفلد و رئيس ستاد نيروهاى مسلح Richard Myers خشم خويش را تبارز دادند و تهديد كردند كه FBI (ادارهْ پوليس فدرال) را موظف به پيشبرد تحقيقات ميسازند تا مسوولين (گنهكاران) را از بابت "نقض (خدشه دار ساختن) امنيت ملى" به محاكمه بكشانند.

در عمل اين يگانه كارى است كه رومسفلد و Myers روى صحنه اّورده ميتوانند و ماهيتاً از كمبود هر گونه دسپلين و هماّهنگى در كار سخن ميگويد و ياد اّورى خاطرهْ كه بوسيلهْ Indiskretionen تقويت مييابد. مخالفين وزير دفاع با رسانه هاى جمعى به گفتگو مى پردازند تا بر افكار عمومى تاثير وارد اّورند و يا اّن پلان هاى را خنثى نمايند كه به ميل اّنها نمى باشند.

هرگاه يك استراتيژى نظامى تثبيت (معين) گردد و يكى از اشتراك كنندگان در ضديت با اّن واقع شود، كفايت ميكند كه اّن استراتيژى را با جزئيات به مطبوعات بسپارند تا حق موجوديت (پايهْ حقوقى دوام) اّن را بربايند. يك نمايندهْ DIA (Defense Intelligence Agency) چنين تبصره نمود: "ميشود اّن استراتيژى نظامى را مستقيماً به صدام فكس كرد."

بر اساس يك گزارش كه به روزنامهْ واشنگتن پست ارائه شده بود عدهْ از اعضاى رهبرى نظامى پس از ماه ها مقاومت، انديشهْ يك جنگ جديد را، با وجود تصورات پيرامون ضايعات بلند قابل انتظار و امكان كار بست سلاح هاى كيمياوى (از سوى رژيم عراق)، پذيرفتند.

مطابق يك گزارش اّقاى Debka، وزير اطلاعات اسرائيل كه اختصاصاً بر مبناى خدمات اطلاعات مخفى و مبارزه با تروريزم تهيه شده بود، هواپيماهاى جنگى امريكائى و انگليسى يك پايگاه جنگى عراقى را در نزديكى شهر Al Nukkhaib تخريب كردند. در همين جا يك موْسسهْ (شركت توليدى)اپتيكى سيستم ثبت (فاصله هاى) دور كه توسط چينائى ها مدرنيزه شده بود، واقع بود، ولى اظهار سپاس از تخنيك هاى نوع جديد، شركت در همان لحظه فعاليت نداشت و اّنهم بنابر اينكه بخاطر چنين يك سيستم وسايل (تخنيكى) انكشاف يافته بود. اندكى بعد از اين رخداد، شكارى هاى بم افگن از پايگاه نظامى شهزاده سلطان در عربستان، به پرواز اّمدند تا بر فضاى بغداد گشتزنى كنند (دوره زنند). اين عملكرد امتحانى به امريكائى ها نشان داد كه دستگاه هاى رادار عراق در اطراف پايتخت كشور فعال نيستند.

بتاريخ 8/8/2002 چرخبال هاى ترانسپورتى، چندين واحد كوماندوي تركيه را در نزديكى شهر Bamerni در شمال عراق، پياده كردند. اّنها موظف بودند تا كنترول بر اين فرودگاه را بدست گيرند كه فقط به اندازهْ 80 كيلو متر از ميدان هاى نفتى در منطقه فاصله داشت. كوماندو هاى تركيه را گروپى از واحدهاى مخصوص امريكائى همراهى مينمودند. اين واحدها متحدانه در يك زمان كوتاه، قوت هاى تانك اردوى عراق را كه به منظور دفاع از اين فرودگاه موظف گرديده بودند، نابود ساختند. بعد از اّنكه به واحد هاى مخصوص، نيروهاى تقويتى پيوست، اّنها عميقاً در خاك دشمن (عراق) به پيش رفتند و دو ميدان پرواز هاى كمكى را به تصرف خود در اّورند.

 


اين عمليات ها به متحدين در صورت درگيرى نظامى فايدهْ استراتيژيك قابل ملاحظه ئى ميرساند و اّنها ميتوانند كنترول فضائى را بالاى شهرهاى کرکوک Kirkuk وموسول Mossul و هم چنان خط اّهن ميان عراق و سوريه بدست گيرند.

تجمع چندين هزار نفر نيروى نظامى، مليون ها تن مهمات و صدها فروند هوا پيماى جنگى در تعدادى از پايگاه ها در كشور هائيكه در عدهْ از اّنها مردم از امريكائى ها استقبال بعمل نمى اّورند، امكان پذير نيست. در اين رابطه به زمان نياز است و زمان فقط با پيشبرد كار ديپلماتيك كمائى شده ميتواند.

جورج بوش بتاريخ 10/8/2002 در شهر Ridgwood ايالت تكزاس به گزارشگران حاضر در اين گفتگو اظهار نمود: "ما روى حرف در پيش گرفتن مذاكرات (سازنده) با كانگرس و در عين زمان با دوستان و متحدين خود اتكا مى نماييم."

در اين جا اصلاً سخن روى تهديد ها از سوى صدام نمى چرخد، بلكه امريكا مى خواهد حمايت جامعهْ بين المللى را كمائى كند. همزمان با اّن اّمادگى هاى نظامى جريان دارد. با در نظرداشت سرباز زدن عربستان سعودى از در اختيار گذاشتن پايگاه هاى نظامى خويش، با وجود اينكه تا كنون در اين باره تصميم قطعى گرفته نشده است، پنتاگون فيصله نمود كه نبايد موضوع را به تصادف گذاشت: پايگاه نظامى توسعه يافتهْ ال اودايد Al Udeid در قطر بمثابهْ نقطهْ مركزى فعاليت هاى تشديدى نظامى و لوژستيكى (بايست به خدمت گرفته شود.) اين پايگاه با سرمايه گذارى 1،4 مليارد دالر از لحاظ ساختمانى گسترش بيشتر پيدا كرد و بهتر گرديد. موعد پايان كارها تاريخ 31/12/2002 تعيين شده بود.

پسان ها معلوم شد كه پنتاگون دو فروند ناوگان بزرگ را به كرايه گرفته بود تا تانك ها و هليكوپتر ها را از اروپا به خليج فارس انتقال دهد، مزيد بر اّن هشت فروند ناوگان ديگر غرض رسانيدن ساير مواد باقيمانده به پايگاه ديگوگار سيا Diego Garcia در اوقيانوس هند، لنگر انداخته بود. علاوتاً مارش قطعات به اطراف سرحدات عراق ادامه مي يافت.

 

انسان ميدانست كه تا حدودى حقيقت ندارد:

گام بعدى به استقامت جنگ برداشته شد: از تصاوير عكسبردارى شده توسط ستلايت (ماهواره) هاى جاسوسى امريكا، يك قطار متشكل از بالاتر از 80 واسطهْ ترانسپورتى در محوطهْ يك فابريكه حدود ده كيلومتر دور تر از بغداد، بچشم مى خورد و معلوم است كه در همين جا سلاح كيمياوى نيز توليد ميشود. پس از پايان جنگ خليج مفتشين سلاح معلومات دريافت کردند كه اين تاسيسات در توليد صدها ليتر بوتولين Botulin خدمت نموده است. برعلاوه از اّنجا اسنادى بدست اّمده كه گواهى بر اّن ميدهد كه عراق سرگلوله هاى راكت هاى سكاد را با گاز زهرى عصبى (VX) مجهز ساخته است.

اين نخستين زنگ خطر نبود. در اّغاز ماه اگست 2002 ادارات خدمات اطلاعاتى مخفى از موجوديت لابراتواري خبر دادند كه فكر ميشود در اّنجا ويروس مرض لاعلاج Ebola پرورش مييابد و يا روى ويروس ها عامل امراض شديداً تب اّلود و كشنده كار صورت ميگيرد.

در قضاياى فوق مساله اين نيست كه ادعا ها بر پايهْ دلايل (مطالعات و تحقيقات) فضائى استوار است. در اين مورد تصاوير ماهواره ئى وجود دارد و كارشناسان نتوانستند توضيحات قانع كننده (از لابلاى عكس ها) در بارهْ مطالب وحشت اّور پيدا نمايند. يك كارمند از ردهْ مقامات رهبرى خدمات مخفى امريكا، نگرانى خود را اينگونه بيان كرده: "انسان ميدانست كه اين عكس ها تا حدودى حقيقت ندارد. ما از سالها كليه حركات را در نزديكى تاسيسات تحت كنترول، تعقيب نموديم... اين بار صدام كدام چيزى را بطرف تاسيسات Taji انتقال ميداد و يا از اّنجا ميخواست به جاى ديگرى ببرد،بدون اينكه ما فهميده بتوانيم كه چه بوده باشد. اّنچه بطور كل در زمينه ميتوان گفت اين است كه محتوا و مفهوم قطار بارگيرى شده خارج از حد معمولى بودند. كسى اين تعداد وسايط را بكار نمى گيرد تا چند بوتل هاى خطر ناك (پر از مواد مضره) را منتقل سازد... اين بار سرگيچى پنتاگون نيست: عملاً تحركات بزرگ در محوطهْ يك تاسيسات توليد سلاح هاى بيولوژيكى رخ داده بود...."

 

"بوش عقب مانده ترين رئيس جمهور امريكا...":

يك روز پس از بصدا در اّمدن زنگ هاى خطر (دروغين)، خانم Condoleezza Rice كه تا كنون در موضعگيرى خود نسبتاً بيطرفانه حرف ميزند، يك اطلاعيه را به نشر سپرد كه قسماً اعلام جنگ را ميرسانيد: ايالات متحده انتخاب ديگرى نداشت جز اينكه بر ضد صدام حسين رئيس جمهور عراق اقدام نمايد. اين خانم پر جاذبه كه با صنايع نفت بصورت تنگاتنگ گره خورده است، يك فروند كشتى نفت كش بزرگ مربوط به شركت Chevronشورون كه خودش در ادارهْ اّن داراى مقامى بود به نام موصوفه ياد ميشود. با تبديل شدن به قصر سفيد، تلاش بخرج داد تا كشتى را از صحنه دور سازد. خانم Rice در مصاحبه با BBC ضمن ساير مطالب از جمله چنين گفت: "... ما به اين نظر هستيم كه دلايل مبنى بر تغيير رژيم در عراق قابل اعتماد و باور ميباشند."

با وجود اينكه تعداد بيشتر امريكائى ها حمله بالاى عراق را تائيد ميكنند، انگليسها در شك و ترديد هستند. اّقاى Gerald Kauffman سابق سخنگوى سياست خارجى حزب كارگر راجع به موضوع "رفقاى" صدر اعظم (تونى بلير) شرح داد: "خود بوش عقب مانده ترين رئيس جمهور امريكا در تمام دوران زندگى سياسى من است. مشاوريني چهار اطراف او را احاطه نموده اند كه خوشحالى (علاقمندى) جنگى اّنها در سطح بالا از انحطاف ناپذيرى سياسى، نظامى و ديپلماتيك شان سرچمشه ميگيرد."

اّقاى Brent Scowcroft سابق مشاور جورج بوش (كلان) در شوراى امنيت ملى، ادارهْ فعلى امريكا را از زيان هاى ماجرا جوئى در عراق هوشدار داد: "من تصور مينمايم (هراس دارم) كه ميتوانيم شاهد يك انفجار در شرق نزديك باشيم. از اين منطقه يك جامهْ شيطانى قادر است مبارزهْ ما را بر ضد تروريزم به هيچ بدل كند." ايشان جملات بالا را در يك مصاحبه با BBC و نشريهْ Wall Street Journal گفته است.

بتاريخ 21 اگست 2002 جورج دبليو بوش در مزرعهْ شخصى خود در شهر Crawford تكزاس محفل نشست كارمندان عاليرتبهْ نظامى را ترتيب داد. رسماً هدف نشست را مذاكره پيرامون سياست دفاعى و بودجهْ ارتش اعلام كردند، ولى در عمل مقصد چيز ديگرى بود. بوش و مشاورين او يكجا بودند تا راجع به درگيرى نظامى با عراق و تامين مصارف اّن به صحبت نتيجه اّميزي بپردازند.

در پايان محفل بوش همراه با دونالد رومسفلد در برابر ژورناليستان قرار گرفتند و فقط به اطلاع رسانيدند كه فرمانده نيروهاى ارتش ايالات متحده در خليج فارس، جنرال Tommy Franks  در حال حاضر روى پلان حمله بر ضد صدام حسين كار ميكند و اّمادگى جهت انجام چنين يك ضربهْ نظامى به زمان نياز دارد.

Tommy Franks يك روز بعد از قزاقستان به اطلاع رسانيد كه او مارش نظامى احتمالى را به عراق چنان پلان مينمايد كه انتخاب هاى قابل اعتماد (موثر و پذيرفتنى) در اختيار خود ايالات متحده و متحدين اّن قرار دارند و ميتوان اّنها را به رئيس جمهور ارائه نمود .

متحدين: اّنها در اين روزهاي اخير ماه اگست 2002 به كجا هستند؟ روسيه و چين در ضديت با عمليات نظامى از خود مقاومت نشان ميدهند. اّلمان، كانادا و فرانسه ديگر خوشحال نيستند و تكيه بالاى اين حرف مينمايند كه پرابلم به پيشگاه ملل متحد كشانيده شود.

جنرال Zinni سابق نمايندهْ حكومت ايالات متحده در شرق نزديك به اين عقيده است كه امريكا بايست بطور بهتر كار ميانجيگرانه را روى قايم ساختن يك صلح دوامدار ميان اسرائيلى ها و فلسطينى ها متمركز سازد و شبكهْ تروريستى القاعده را راه يابى كند، پيش از اينكه صدام به اقدامات دست بزند.

بتاريخ 30 اگست تاها ياسين رمضان معاون رئيس جمهور عراق رشتهْ سخن را بدست گرفت و اظهار كرد كه عراق به اين زودى به گونهْ رژيم طالبان سقوط نمى كند. "عراق با تمام قوا برمى خيزد تا به دفاع از قلمرو خود بپردازد. عراق، افغانستان نيست و حكومت امريكا اين را خوب ميداند." رمضان به ادامه علاوه نمود: "در صورت درگيرى نظامى، عراق از تمام حقوق خود استفاده ميدارد تا بالاى هر كشور در اين كره خاكى حمله بدارد..." طبعاً منظور در اينجا اسرائيل ميباشد.

سناتور Tom Daschle از حزب دموكرات گفته است: "پشتيبانى متحدين ما يك امر ضرورى و حتمى نيست"، "ليكن ما مجبور ميباشيم با عمل يك جانبه خود بهاى بلندى بپردازيم، هرگاه ما در ضديت با خواسته هاى متحدين در سراسر جهان، ايستادگى كنيم."

ولى هيچ شك و ترديد وجود ندارد: ضرورت جستجو عقب دريافت متحدين در مبارزه با صدام، اّنگونه كه امريكائى ها اّنرا در ديدگاه خود مجسم ميسازند هرگز به مفهوم انحراف از مسير جنگ نمى باشد. واشنگتن خواهان درگيرى نظامى است.

بتاريخ 9/9/2002 رئيس جمهور ژاك شيراك در مصاحبه با نيويارك تايمز نظريات خود را در رابطه به حل دو بعدى مساله توسط سازان ملل متحد، به اطلاع رسانيد:

1. براى عراق سه هفته وقت داده شود تا مفتشين سلاح را بدون كوچكترين محدوديت دوباره بداخل كشور اجازه دهد؛

2. در صورت عدم اجازه ورود مفتشين، در نيويارك راجع به استعمال قوه (كاربرد زور) مشوره گردد.

اما در هنگاميكه در جبههْ ديپلماتيك مذاكره جريان دارد شاخهْ نظامى عمليات با يك سرعت حيران كننده به تحرك در اّمد: پنتاگون خبر داد كه از ماه نومبر 600 نفر افسر قرارگاه مركزى ("Cent Com") را در پايگاه نظامى Al Udeid جابجا ميسازد.

بتاريخ 12/9/2002 تغيير ديپلماتيك در اين بحران زمانى رخ داد كه رئيس جمهور بوش به سازمان ملل متحد مراجعه نمود و لست قطعنامه هاى ارائه كرد كه ديكتاتور عراق در گذشته به رعايت اّنها بى توجهى نشان داده بود. در اخير بوش به اطلاع رسانيد كه يك درگيرى نظامى غير قابل اجتناب است، هرگاه عراق به كليه تقاضاهاى ملل متحد جواب مثبت ندهد.

بتاريخ 16/9/2002 يك انكشاف حيران كنندهْ جديد پيش اّمد: موقف متحدانه دولت هاى عربى در ضديت با حملهْ نظامى امريكا، قرار است از هم بپاشد. پس از كويت، عربستان سعودى اطلاع داد كه امكان اّن موجود است تا به ايالات متحدهْ امريكا اجازه داده شود كه از پايگاه هاى نظامى سعودى استفاده نمايد، در صورتيكه تهاجم امريكا را سازمان ملل متحد تائيد كند.

در نزد واشنگتن و لندن تعقيب اين تاكتيك به جز شكستاندن اتحاد بين المللى ضد جنگ چيز ديگرى نمى باشد.

بتاريخ 28/9/2002 اّژانس خبر رسانى Associated Press جزئيات پيشنهاد امريكا را به نشر سپرد: "عراق مجبور است كليه مطالب را در ارتباط به سلاح هاى كشتار دسته جمعى اّشكارا در اختيار بگذارد و به مفتشين سازمان ملل متحد امكانات ديدار از قصر رياست جمهورى را فراهم اّورد." صدام حسين مدت هفت روز وقت دارد تا در بارهْ فكر كند و بالاخره بايست به فوريت لست عناصر (كيمياوى) ممنوعه را ارائه نمايد كه عراق بدسترس دارد. در قطعنامه تقاضا شده كه مفتشين بايد حق داشته باشند كه در اطراف موْسسات توليدى كنترول شده، منطقه منع پرواز هواپيما و حركت وسايط مشخص گرداند كه از سوى بم افگن هاى شكارى متحدين نظارت ميشود. اين اقدامات پيشگيرانه بايد از اين امر جلوگيرى كند كه مواد خطرناك مخفيانه از سوى طرفداران صدام پنهان گردد.

هرگاه از اجراى اين خواسته ها سرپيچى بعمل اّيد، قطعنامهْ تهديد به اّن ميدارد كه بر ضد صدام از تمام وسايل دست داشته استفاده صورت ميگيرد.

(بر علاوه تقاصاى زمامداران طراز اول دولتى در پاريس ، مسكو، پيكن و بن و فشارهاى سازمان ملل متحد مبنى بر حل صلح اّميز قضيهْ عراق از راه ادامهْ گفتگوهاى موْثر سياسى در سطح جهانى و منطقوى)، خارج از چوكات شوراى امنيت ملل متحد نيز بالاى امريكا فشار وارد ميگرديد. (از جمله) يك هيئت نمايندگى موسسات اقتصادى خصوصى تركيه در نخستين هفتهْ ماه اكتوبر 2002 با نمايندگان حكومت ايالات متحده ملاقات كردند و توجه را در اين زمينه معطوف داشتند كه مصارف تخمينى يك جنگ جديد با عراق مبلغ 14،1 مليارد دالر را در سال احتوا مى كند. تركيه هيچگونه مانع را نمى بيند كه سوال نمايد: اّيا حكومت امريكا در صورت در گيرى يك جنگ، هزينهْ اّنرا تامين كرده ميتواند و يا خير؟ زيرا وضعيت مالى بودجهْ دولتى امريكا در حال حاضر چندان خوب نيست....

بتاريخ 22/10/2002 وزراى خارجهْ فرانسه و روسيه، اّقايان Dominique De Villepin و Igor Iwanow اظهار داشتند  : " حكومت امريكا مجبور است از خود گذشت و انحطاف پذيرى) بيشتر در امر قبول پاره ئي (از خواسته هاى بين المللى) نشان دهد تا از پشتيبانى همگاني برخوردار گردد . ما دوام تفتيش  سلاح و قطع (توقف) اسلحه كشتار جمعى را مى خواهيم، نه تغيير حكومت را در عراق. با همين متن ما راجع به يك قطعنامهْ مذاكره ميداريم...."

بوش مذاكرات دايمى را با نمايندگان خارجى چيز زائيد و بى فايده ميداند. او اظهار نمود :"  ملل متحد مجبور است همين حالا دست به اقدام بزند..."

 


با وجود تلاش هاى اروپائى ها، زمامداران امريكائى از (مركب زور گوئى) خويش پائين نگرديدند. رئيس جمهور بوش بصورت بسيار واضح حرف زد: "هرگاه ملل متحد مساله را به پايان نمى رساند و تصميم اتخاذ نمى دارد تا صدام خلع سلاح شود، پس ما رهبرى يك اتحاد را بدست ميگيريم تا صدام را بنام صلح، خلع سلاح كنيم."

جورج بوش پس از عودت دوباره از مكسيكو اطلاع داد كه از شوراى امنيت درخواست مينمايد تا موضوع را به رأى گيرى بگذارد كه اّيا امريكا اكثريت را در اختيار دارد يا خير؟ يك ميتود موْثر كه فرانسوى ها، روس ها و چينائى هارا تحريك كند و به اّن ها بگويد: "هرگاه شما (راه) ما را تعقيب نمى كنيد و اگر شما قطعنامهْ (پيشنهادى) ما را ويتو نمائيد، شما در ملل متحد موفق شده ايد. ولى با وجود اّن ما بالاى عراق هجوم مى بريم و ملل متحد اعتبار خود را از دست ميدهد."

بتاريخ 4 نومبر 2002 وزير خارجهْ مكسيكو راجع به نتايج مذاكرات چند جانبه در دو روز گذشته حرف زد: "ما معتقديم كه در نزديكى عقد يك پروتوکول ميباشيم. يك تعهد بستن كه به جهان، به ملل متحد و به مكسيكو داراى ارزش به سزائى خواهد بود.

صدام حسين سر از نو ابتكار عمل را در دست گرفت. او در پيش روى فرستاده افريقاى جنوبى واضح ساخت: "ما به هر تصميم احترام مى گذاريم كه در هماّهنگى با منشور سازمان ملل متحد و حقوق ملت ها باشد." در يك صحبت ديگر با Jorg Haider (رهبر يك حزب دست راستى اطريش كه در ضديت با خارجى ها در اّنكشور ميباشد) صدام حسين شرح داد: "عراق حد اقل (اندك ترين) مقدار و يا نمونه ئى از سلاح هاى كشتار جمعى رادر اختيار ندارد."

دولت امريكا به اطلاع رسانيد كه به تاريخ 6/11/2002 ميخواهد قطعنامهْ مرتبهْ خود را به شوراى امنيت ارائه كند و محاسبه مينمايد كه تا اخير هفته به راى گيرى گذاشته شود. براى اينكه درخواست تائيد گردد بايست از جملهْ 15 مملكت عضو شوراى امنيت 9 اّن قطعنامه را تائيد بدارد، بدون اينكه اعضاى دايمى ويتو نمايد.

سوريه يگانه دولت نا اّشنا است هرچند راى اّن عملاً از اهميت برخوردار نيست. جزيرهْ Mauritius سه روزپيش سفير خود را (از امريكا) فرا خواند، زيرا بر ضد قطعنامهْ امريكا راى ميدهد....

بتاريخ 7/11/2002 قطعنامه به اتفاق اّرا به تصويب رسيد، در يك حالت ميانه، بين تقاضا هاى فرانسوى ها و امريكائى، و با وجود رفتار محتاطانهْ سوريه داير بر اينكه راى گيرى يك هفته به تعويق انداخته شود تا وزراى اتحاديهْ عرب از موضوع واقف گردند....

بتاريخ 21/12/2002 نشريهْ Le Monde با اين عنوان درشت از چاپ بر اّمد: "عراق، يك گام ديگر بسوى جنگ" پس از امتحان (باز رسى) يك راپور ارائه شده از سوى بغداد، ايالات متحده، رژيم صدام حسين را گنهکار دانست كه مكلفيت هاى خويش را اجرا نميدارد و قطعنامه را در عرصهْ تسليحات نقض مينمايد. بنابر اظهارات Colin Powell وزير خارجهْ امريكا، در سند 11000 صفحه ئى تعداد زياد خلا ها كشف شد.

مرحله به مرحله معلوم ميشود كه جنگ اجتناب ناپذير است.

                                                            پايان

 

 

 


July 3rd, 2006


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
معرفی و نقد کتب